92
خانه تکانی همه چیزش هم بد باشد، پیدا کردن خاطرات قدیمت از انتهای کمد خوب است...گردگیری می کنم خاطراتم را،پیدا کردن دست نوشته های 15 سالگی ام، و ریز ریز کردن آنها در 22 سالگی ...گَردِ 92 را گرفتم، حجم...
View Articleیار همیشگی من
4سالگیت مبارکسر درد عزیزم :)پ.ن : دیشب تولدت بود و حسابی شلوغش کرده بودی !!!!
View Articleهزلیات !
این خاطرات و فکرهای مسخره ای که درست در حساس ترین مواقع زندگی ات به سراغت می آید می تواند یک نوع عذاب الهی هم باشد، شاید اگر جای خدا بودم در آفریدن انسان هایی که بعدا قرار است بیایند این آپشن را...
View Articleچقد همه چیز فرق نکرده
من برگشتم...بعد از یه مدت طولانی بایدم اعتراف کنم هیچی مثل اینجا نمیشه! من خیلی فرق کردم!در اوج درماندگی برگشتم به وبلاگم که انگار همۀ داراییم بود!وقتی دلتنگ و غصه دار بودم و احساس کردم هیچی ندارمیادم...
View ArticleArticle 0
دروغ نگیم...هیچ وقت فکر نمیکردم این که میگن دروغ با زندگی طرف بازی میکنه یعنی چی! فقط هربار میپرسیدن از چه صفتی بدت میاد میگفتم دروغ... مثل همه! اما خیلی دروغ شنیدم و برام مهم نبود...یا فهمیدم دروغه یا...
View Articleترس!
دفعه اولی که سوار قطار شدم میترسیدممیترسیدم یه چیزی بشه! مثلا تو شب بخوریم به یه کوه... یا از ریل خارج بشیم... یا قطار آتیش بگیره...از بین واگن ها که رد میشدم ازینایی که وایستاده بودن بین واگنا، جلو...
View Article